برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
هشدار ارسطالیس به اسکندر:
حکیمی که بد ارسطالیس نام / خردمند و بیدار و گسترده کام -
به پیش سکندر شد آن پاک رای / زبان کرد گویا و بگرفت جای -
بدو گفت کای مهتر شادکام / همی گم کنی اندرین کار نام -
که تخت کیان چون تو بسیار دید / نخواهد همی با کسی آرمید -
هرآنگه که گویی رسیدم بجای / نباید به گیتی مرا رهنمای -
چنان دان که نادان ترین کس تویی / اگر پند دانندگان نشنوی -
ز خاکیم و هم خاک را زاده ایم / به بیچارگی دل بدو داده ایم -
اگر نیک باشی بماندت نام / به تخت کیی بر بوی شادکام -
و گر بد کنی جز بدی ندروی / شبی در جهان شادمان نغنوی -
به نیکی بود شاه را دست رَس / به بد روز گیتی نجستست کس -
سکندر شنید این پسند آمدش / سخنگوی را فره مند آمدش –
درباره این سایت